برای تو.................
تسبیح شاعر: نغمه رضایی
من که تسبیح نبودم.تو مرا چرخاندی
مشت بر مهره تنهایی من پیچیدی
مهر دستان تو دنبال دعایی می گشت
بارها دور زدی.ذهن مرا گرداندی
ذکرها گفتی و بر گفته خود خندیدی
از همین نغمه تاریک مرا ترساندی
بر لبت نام خدا بود. خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی
دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی
قلب صدپاره من مهره صد دانه نبود
تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی
جمع کن: رشته ایمان دلم پاره شده ست
من که تسبیح نبودم. تو چرا چرخاندی